بزرگ بن شهریار
بُزُرْگ بْن شَهْریار، ناخدا و دریانورد مشهور ایرانی سدۂ 4ق / 10م. او از مردم رامهرمز خوزستان، و دریانوردی برجسته بود و چنانكه در كتاب پرآوازهاش آورده، در نیمۀ، نخست سدۂ 4ق / 10م آبهای اقیانوس هند، دریای چین و كرانههای افریقای شرقی (حبشه) را درنوردیده است. وی آنچه در سفرهای دریایی خود دربارۂ پدیدهها و موجودات شگفتانگیز دیده، و نیز داستانهایی را كه از دیگر ناخدایان، دریانوردان و بازرگانان مورد اعتمادش شنیده بود، در كتابی به نام عجائب الهند برّه و بحره و جزائره گرد آورد (حمیده، 187). برخی از محققان به دلایلی معتقدند كه بزرگ بن شهریار این داستانها را از دریانوردان و بازرگانان شنیده، و در كتاب خود آورده است (كراچكوفسكی، 162). این دریانوردان و بازرگانان به ویژه از مردم سیراف (بندر طاهری كنونی، نك : سمسار، 10)، و برخی نیز از مردم بصره و عمان بودهاند (حورانی، 88، 92).
نامگذاری كتاب را میتوان برخاسته از باور نویسنده درباره عجایب هند دانست كه در آغاز كتابش تصریح كرده، و آورده است كه خداوند همۀ شگفتیهای جهان را به 10 بخش تقسیم كرده، و 9 بخش آن را به مشرق گیتی بخشیده، و از میان آنها نیز 8 بخش را ویژه چین و هند قرار داده است (ص 2).
برخی بدون سند متقن معتقدند: كتاب عجائب الهند در اصل به زبان فارسی بوده كه از میان رفته است و دانسته نیست كه در چه زمانی به عربی برگردانیده شده است (رائین، 1 / 379؛ ملكزاده، 12). تاریخ نگارش كتاب را حدود سال 342ق / 953م، و داستانهایی را كه نویسنده از ناخدایان، دریانوردان و بازرگانان دیگر آورده، وابسته به سالهای 288-342ق / 901-953م دانستهاند (كراچكوفسكی، همانجا؛GAL,S, .(I / 409 بزرگ، افزونبر بیان رویدادها و شگفتیهایدریاها و كرانههای سرزمینهایی چون افریقای شرقی، شبه جزیرۂ عربی، جزایر دریای هند و چین، جاوه، زنگبار و جزیرههایی كه امروزه ژاپن نامیده میشوند، سالهای وقوع برخی از رویدادها را نیز ذكر میكند (مثلاً ص 49؛ نیز نك : حمیده، همانجا). فران با توجه به سنوات مذكور در كتاب، معتقد است كه ناخدابزرگ اگرچه، نخستین نویسندۀ عجائبالهند است، ولی پس از او یك یا چند شخص دیگر داستانهایی نو از دریانوردی بدان افزودهاند و بدینترتیب، وجود همۀ تاریخهای مربوط به سالیان سدۂ 4ق / 10م توجیه میگردد .(III / 565)
كتاب عجائب الهند شامل 134 داستان بلند و كوتاه دریانوردان است (نك : ص 190، حاشیه؛ نیز سارتن،I / 674 (كه برخی از آنها گرچه با گزافهگویی همراه است، ولی جزئیات واقعی آنها برپایۀ درستی قرار دارد (حورانی، 92؛ تشنر، 38). توصیف مؤلف از پدیدهها و رویدادهای شگفتانگیز گاه شكل داستانی ماجراجویانه و گاهی شكل نمایشی اخلاقی به خود میگیرد كه با مهارت هنری فراوان عرضه شده است. با نگرشی اجمالی میتوان دریافت كه این داستانها آفریدۂ سخنپردازی هنرمندند كه به سبكی زنده و روان ارائه شدهاند. از اینرو، میتوان كتاب بزرگ بن شهریار را یك اثر برجستۀ ادبی نیز به شمار آورد. اگرچه نگارش داستانهای دریایی همواره، و در طی سدههای دراز در ادبیات عرب عهد اسلامی سابقه داشته، ولی هرگز اثر برجستهای همانند آن پدید نیامده است (كراچكوفسكی، 163). افزون بر اینها، بزرگبن شهریار علاوه بر آگاه ساختن خوانندگان كتابش از زندگانی دریایی روزگار خود (حورانی، همانجا)، از اوضاع و احوال سرزمینهای خاوری اطلاعات فراوانی به دست داده (واندیك، 59)، و برای نخستین بار در دنیای اسلام، از موجودات ناشناختۀ متعلق به هند و خاور دور و اسطورههای وابسته به آن سخن رانده است (علم در اسلام، 74).
برخی از دانشمندان اهمیت كتاب بزرگ بن شهریار را بسیار فراتر از یك اثر جغرافیایی دانستهاند (میهلی، 257). در واقع نیز این كتاب، تأثیری آشكار در پیشرفت دانش جغرافیا داشته است و از سوی دیگر نمایانگر كوششهایی است كه دریانوردان ایرانی در گشت و گذار دریایی خود از سیراف تا هند، سیلان (سراندیب)، جاوه، زنگبار، جزیرههای دریایی هند و چین نشان دادهاند (نیز نك : حمیده، همانجا).
كتاب عجائب الهند نخستین بار در 1883-1886م توسط دانشمند فرانسوی واندرلیت، به دستیاری گروهی از خاورشناسان، تصحیح و به وسیلۀ مارسل دویك به فرانسه ترجمه شد و همراه متن عربی در لیدن به چاپ رسید (ملكزاده، 13). این كتاب را محمد ملكزاده در 1348ش / 1970م به فارسی برگردانید. ترجمۀ انگلیسی آن نیز از روی ترجمۀ فرانسوی دویك، به قلم پیتركوینل در 1928م در لندن منتشر شده است (میهلی، 258).
مآخذ
بزرگ بن شهریار، عجائب الهند، همراه ترجمۀ فرانسۀ مارسل دویك، به كوشش پ. آ. واندرلیت، لیدن، 1883-1886م؛ تشنر و مقبول احمد، تاریخچۀ جغرافیا در تمدن اسلامی، ترجمۀ محمدحسن گنجی، تهران، 1368ش؛ حمیده، عبدالرحمان، اعلام الجغرافیین العرب و مقتطفات من آثارهم، دمشق، 1984م؛ حورانی، جرج ف.، دریانوردی عرب در دریای هند، ترجمۀ محمدمقدم، تهران، 1338ش؛ رائین، اسماعیل، دریانوردی ایرانیان، تهران 1350ش؛ سمسار، محمدحسن، جغرافیای تاریخی سیراف، تهران، 1357ش؛ علم در اسلام، به كوشش احمد آرام، تهران، 1366ش؛ كراچكوفسكی، ا. ی.، تاریخ الادب الجغرافی العربی، ترجمۀ صلاحالدین عثمان هاشم، بیروت، 1408ق / 1987م؛ ملكزاده، محمد، مقدمه بر ترجمۀ فارسی عجائب الهند بزرگ بن شهریار، تهران، 1348ش؛ میهلی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحولات علمی جهان، ترجمۀ محمدرضا شجاع رضوی و اسدالله علوی، مشهد، 1371ش؛ واندیك، ادوارد، اكتفاء القنوع، به كوشش محمدعلی ببلاوی، قاهره، 1313ق / 1896م؛ نیز:
Ferrand, G., Relations de voyages et textes geographiques arabes, persans et turks...,
محسن احمدی